۱۳۸۸ آبان ۱۶, شنبه

آمفول

این خیلی حس ِ خوبی میتونه داشته باشی که دوستام زنگ میزن میگن : آره شنیدیم مریض شدی ، چی شده نیما ؟

بعد من با یه حالت غرور ِ خاصی میگم : چیزی نیس ، آمفول گرفتم ، خوکی .

بعد کلی میخندیم ، خب منم یه چن روزی مرخصی گرفتم براش .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر